تنهاترین سردار

تنهاترین سردار

ورود به ارشیواخبارپرسپولیس و فوتبال

ورودبه ارشیو بازیکنان پرسپولیس

در تاریخ 17 آبان ماه سال 1357دنیا صدای گریه ی کودکی را شنید که امروز تنها بهانه برای

خندیدن من است...

همه چیز عادی!او هم همانند دیگر کودکان...

شاید...شاید هیچ یک از اطرافیان فکرش را هم نمیکرد که این کودک یک روز آرزوی یک ملت

باشد....

آرزویی که همه دنیایشان در آن خلاصه میشود...

در بزرگی دنیای آنان شکی نیست...

شاید مغز کوچک بعضی ها از درک آن عاجز باشد...

از درک بزرگی اسطوره ای ک تمام عمر برای مردمش جنگید...

برای مردمی ک شاید خیلی زود فراموش میکنند...

مهربانی ها را...فداکاری ها را...عشق ها را...

حال اوست و نامهربانی ها...

بعد از تو...چگونه بمانیم؟؟؟

در دنیایی که جای جایش بوی عشق میدهد...بوی تعصب...بوی مردانگی....

بوی چیزهایی بعد از تو خواهند رفت...شاید بدون به جا گذاشتن هیچ نشانه ای...

پس نرو اسطوره...

پس نرو تا بمانند...

پس نرو تا همه ی دنیا سیاهپوش نشود...

تا اندکی روشنایی در میان تیرگی ها سوسو بزند...

تا امیدی باشد برای رسیدن...

رسیدن به پاکی...

رسیدن به مردانگی...

رسیدن به اوج...

موفق باشی تنهاترین سردار.

 






برچسب ها : علی کریمی, متن, متن خداحافظی, کریمی, متن خداحافظی علی کریمی, متن خداحافظی کریمی, متن خداحافظی از فوتبال, متن خداحافظی علی کریمی از فوتبال, متن خداحافظی کریمی از فوتبال, خداحافظی کریمی از فوتبال, علی کریمی کفش ها را اویخت, علی کریمی از فوتبال خداحافظی کرد, عادل رئیسی, پرسپولیس, پرسپولیس زلزله, متنی قشنگ درباره رفتن علی کریمی از فوتبال,